یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ۰۱ | ۱۸:۰۹ ۴۲ بازديد
میگنا: در دنیای هالیوود، ازدواجهایی با فاصلههای سنی زیاد پدیده جدیدی نیستند، اما برای افرادی که ثروتمند و مشهور نیستند، قرار گرفتن در چنین رابطههایی دردسرهای زیادی دارد. شما چه زوج بزرگتر باشید و چه زوج کوچکتر، با مشکلاتی روبرو خواهید شد.
ممکن است وجه اشتراک چندانی نداشته باشید
با توجه تفاوت سنی زیادی که بین شما و همسرتان است، به احتمال زیاد سلیقهها و علاقه مندیهایتان هم با هم فرق میکند. مثلا وقتی در اتومبیلتان هستید شاید به سختی بتوانید موزیکی انتخاب کنید که هر دوی شما دوستش داشته باشید یا موضوعاتی پیدا کنید که بتوانید سر صبحانه درموردشان حرف بزنید. این تفاوتها به مرور زمان هر دوی شما را خسته و دلزده خواهند کرد، اما زیاد هم ناامید نباشید. همیشه راههایی وجود دارند و میتوانید زمینههای مشترکی بین خودتان پیدا کنید و به هم نزدیکتر شوید.
به عبارتی دیگر، روی تشابهات تمرکز کنید و وقتتان را صرف فکر کردن به تفاوتها و بحث کردن در مورد آنها نکنید. از آشنا شدن با دوستان همدیگر واهمه نداشته باشید و با هم دوستان جدیدی پیدا کنید. با بیشتر توجه کردن به تفاوتهایتان به نگرش جدیدی دست پیدا خواهید کرد که انگیزه بخش است و کمکتان میکند بیشتر احساس کنید در زندگی هم نقش دارید.
رابطهی شما مورد قضاوت و سوال قرار میگیرد
یکی از اتفاقهای ناخوشایندی که باید انتظار داشته باشید این است که ممکن است دیگران از شما سوالهایی بپرسند که در واقع به هیچکس جز خودتان ربط ندارد. بیشتر مردُم فکر میکنند ظاهرا غیرعادی بودن رابطه و ازدواج شما به آنها این اجازه را میدهد که درموردش اظهار نظر کنند. در نگاه چنین افرادی هر مشکلی که پیدا کنید (فرقی هم نمیکند چه باشد یا چقدر جدی باشد) بی بروبرگرد نتیجه فاصلهی سنی زیادی است که بین شما و همسرتان وجود دارد.
ضمنا جامعه نیز هنوز نپذیرفته است که یک زن جوان با مرد سن دار یا یک مرد جوان با زنی سن بالا ازدواج کند، پس اگر شما هم چنین شرایطی دارید از اینکه برداشت دیگران از دلیل چنین ازدواجی، ثروت است تعجب نکنید.
مهم این است که اجازه ندهید اظهار نظرهای نسنجیده رویتان اثر بگذارند. بیشتر مردم بیرحمند و تمایل دارند هر چیزی را که طبق روال عادی نیست قضاوت کنند، حتی اگر هیچ نکته قابل توجهی نداشته باشد. بهترین راه برخورد با چنین قضاوتهایی این است که به دنبال راهی ساده و مودبانه برای خاموش کردن آنها باشید. اما اگر این اظهار نظرها و قضاوتها از جانب اعضای خانوادهتان بود باید با آنها صحبت کنید و برایشان درمورد انتخابی که کردهاید توضیح دهید. هرگز اجازه ندهید کلام کسی آزارتان دهد یا کسی رابطهتان را زیر سوال ببرد. شما خودتان میدانید چرا چنین تصمیمی گرفتهاید و این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
ممکن است مثل یک بچه با شما رفتار شود
اگر شما زوج کوچکتر در رابطهتان باشید، شاید گاهی احساس کنید همسرتان شما را آنقدر که باید جدی نمیگیرد. مثلا ممکن است شما را کنترل کند یا جوری رفتار کند که انگار از شما بیشتر میداند و میفهمد. دلایل چنین رفتارهایی میتواند گوناگون باشد؛ مثلا شاید به جوانی شما حسادت میکند، یا مشکلی جدیتر داشته باشد. اگر همسرتان مقابل دیگران از جایگاهی بالاتر و برتر با شما رفتار میکند بدون تردید مشکلی جدی در آیندهای نزدیک خواهید داشت.
بهترین کاری که میتوانید بکنید این است که با همسرتان به طور جدی حرف بزنید. به او توضیح دهید که رفتارش چه احساسی به شما میدهد و سعی کنید دلایل پنهان این رفتارهایش را بفهمید. به طور کلی داشتن سن بالا همیشه هم به معنی بیشتر دانستن و عاقلتر بودن نیست، بنابراین این واقعیت که شما جوانتر از همسرتان هستید دلیل نمیشود با شما مثل یک بچه رفتار کند یا شما را دست کم بگیرد.
شاید در دیدار با اقوام و آشنایان خجالت زده بشوید
اگر دختر جوانی هستید که با یک مرد سن دار ازدواج کردهاید شاید معرفی کردن همسرتان به اقوام و دوستان برایتان کار سختی باشد، چون احتمالا از قضاوتها و سوال و پرسشهایشان واهمه دارید و خجالت میکشید. اما نباید چنین احساسی داشته باشید. آنها اگر ببینند شما دو نفر چقدر با هم شاد و خوب هستید ناخودآگاه نظرشان عوض خواهد شد.
نکته مهم دیگر اینکه نباید دچار تردید بشوید. نگذارید همسرتان فکر کند شما نسبت به انتخابتان شک دارید یا پشیمان شدهاید. شاید شما نتوانید دیگران را متقاعد کنید رابطهتان را عادی تلقی کنند، اما میتوانید نشانشان بدهید خودتان این رابطه را کاملا مناسب و عادی و البته راضی کننده میدانید.
برنامه ریزی برای آینده، کار سادهای نخواهد بود
شاید خیلی راحت نتوانید درمورد آیندهتان تصمیمی بگیرید، اما این مسئله همچنان بخش مهمی از رابطه شماست. یکی از بزرگترین چالشهای ازدواج با فاصله سنی زیاد، بچه دار شدن است. قبل از ازدواج و جدی شدن رابطهتان باید در این مورد کاملا شفاف حرف بزنید و به یک نتیجهی قاطع برسید. البته فاکتورهای بیولوژیکی را نباید نادیده بگیرید، مخصوصا اگر میدانید که طرف مقابلتان بچه میخواهد و شما از نظر بیولوژیکی قادر به بچه دار شدن نیستید.
ضمنا این واقعیت را نیز باید بپذیرید که اگر شما زوج جوانتر در این رابطه هستید ممکن است روزی ناچار شوید یک پرستار تمام وقت برای همسرتان باشید. در لحظه زندگی کردن عالیست، اما نباید از واقعیتهای غیرقابل اجتناب آینده چشم بپوشید، مثلا اینکه همسر شما همیشه بسیار سندارتر از شما خواهد بود.
هر چند خیلیها میگویند سن فقط یک عدد است، اما ازدواج کردن با کسی که خیلی از شما جوانتر یا سندارتر است اغلب چالشهای زیادی خواهد داشت که کنارآمدن با آنها نیاز به صبر و تلاش زیادی دارد. کلام اخر اینکه این شما هستید که تصمیم میگیرید چه کسی شریک زندگیتان باشد، پس درمورد انتخابتان اعتماد بنفس داشته باشید و با هم روی مسائلتان کار کنید. تا مادامی که همدیگر را دوست دارید و به هم احترام میگذارید، سن واقعا فقط یک عدد خواهد بود.
ممکن است وجه اشتراک چندانی نداشته باشید
با توجه تفاوت سنی زیادی که بین شما و همسرتان است، به احتمال زیاد سلیقهها و علاقه مندیهایتان هم با هم فرق میکند. مثلا وقتی در اتومبیلتان هستید شاید به سختی بتوانید موزیکی انتخاب کنید که هر دوی شما دوستش داشته باشید یا موضوعاتی پیدا کنید که بتوانید سر صبحانه درموردشان حرف بزنید. این تفاوتها به مرور زمان هر دوی شما را خسته و دلزده خواهند کرد، اما زیاد هم ناامید نباشید. همیشه راههایی وجود دارند و میتوانید زمینههای مشترکی بین خودتان پیدا کنید و به هم نزدیکتر شوید.
به عبارتی دیگر، روی تشابهات تمرکز کنید و وقتتان را صرف فکر کردن به تفاوتها و بحث کردن در مورد آنها نکنید. از آشنا شدن با دوستان همدیگر واهمه نداشته باشید و با هم دوستان جدیدی پیدا کنید. با بیشتر توجه کردن به تفاوتهایتان به نگرش جدیدی دست پیدا خواهید کرد که انگیزه بخش است و کمکتان میکند بیشتر احساس کنید در زندگی هم نقش دارید.
رابطهی شما مورد قضاوت و سوال قرار میگیرد
یکی از اتفاقهای ناخوشایندی که باید انتظار داشته باشید این است که ممکن است دیگران از شما سوالهایی بپرسند که در واقع به هیچکس جز خودتان ربط ندارد. بیشتر مردُم فکر میکنند ظاهرا غیرعادی بودن رابطه و ازدواج شما به آنها این اجازه را میدهد که درموردش اظهار نظر کنند. در نگاه چنین افرادی هر مشکلی که پیدا کنید (فرقی هم نمیکند چه باشد یا چقدر جدی باشد) بی بروبرگرد نتیجه فاصلهی سنی زیادی است که بین شما و همسرتان وجود دارد.
ضمنا جامعه نیز هنوز نپذیرفته است که یک زن جوان با مرد سن دار یا یک مرد جوان با زنی سن بالا ازدواج کند، پس اگر شما هم چنین شرایطی دارید از اینکه برداشت دیگران از دلیل چنین ازدواجی، ثروت است تعجب نکنید.
مهم این است که اجازه ندهید اظهار نظرهای نسنجیده رویتان اثر بگذارند. بیشتر مردم بیرحمند و تمایل دارند هر چیزی را که طبق روال عادی نیست قضاوت کنند، حتی اگر هیچ نکته قابل توجهی نداشته باشد. بهترین راه برخورد با چنین قضاوتهایی این است که به دنبال راهی ساده و مودبانه برای خاموش کردن آنها باشید. اما اگر این اظهار نظرها و قضاوتها از جانب اعضای خانوادهتان بود باید با آنها صحبت کنید و برایشان درمورد انتخابی که کردهاید توضیح دهید. هرگز اجازه ندهید کلام کسی آزارتان دهد یا کسی رابطهتان را زیر سوال ببرد. شما خودتان میدانید چرا چنین تصمیمی گرفتهاید و این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
ممکن است مثل یک بچه با شما رفتار شود
اگر شما زوج کوچکتر در رابطهتان باشید، شاید گاهی احساس کنید همسرتان شما را آنقدر که باید جدی نمیگیرد. مثلا ممکن است شما را کنترل کند یا جوری رفتار کند که انگار از شما بیشتر میداند و میفهمد. دلایل چنین رفتارهایی میتواند گوناگون باشد؛ مثلا شاید به جوانی شما حسادت میکند، یا مشکلی جدیتر داشته باشد. اگر همسرتان مقابل دیگران از جایگاهی بالاتر و برتر با شما رفتار میکند بدون تردید مشکلی جدی در آیندهای نزدیک خواهید داشت.
بهترین کاری که میتوانید بکنید این است که با همسرتان به طور جدی حرف بزنید. به او توضیح دهید که رفتارش چه احساسی به شما میدهد و سعی کنید دلایل پنهان این رفتارهایش را بفهمید. به طور کلی داشتن سن بالا همیشه هم به معنی بیشتر دانستن و عاقلتر بودن نیست، بنابراین این واقعیت که شما جوانتر از همسرتان هستید دلیل نمیشود با شما مثل یک بچه رفتار کند یا شما را دست کم بگیرد.
شاید در دیدار با اقوام و آشنایان خجالت زده بشوید
اگر دختر جوانی هستید که با یک مرد سن دار ازدواج کردهاید شاید معرفی کردن همسرتان به اقوام و دوستان برایتان کار سختی باشد، چون احتمالا از قضاوتها و سوال و پرسشهایشان واهمه دارید و خجالت میکشید. اما نباید چنین احساسی داشته باشید. آنها اگر ببینند شما دو نفر چقدر با هم شاد و خوب هستید ناخودآگاه نظرشان عوض خواهد شد.
نکته مهم دیگر اینکه نباید دچار تردید بشوید. نگذارید همسرتان فکر کند شما نسبت به انتخابتان شک دارید یا پشیمان شدهاید. شاید شما نتوانید دیگران را متقاعد کنید رابطهتان را عادی تلقی کنند، اما میتوانید نشانشان بدهید خودتان این رابطه را کاملا مناسب و عادی و البته راضی کننده میدانید.
برنامه ریزی برای آینده، کار سادهای نخواهد بود
شاید خیلی راحت نتوانید درمورد آیندهتان تصمیمی بگیرید، اما این مسئله همچنان بخش مهمی از رابطه شماست. یکی از بزرگترین چالشهای ازدواج با فاصله سنی زیاد، بچه دار شدن است. قبل از ازدواج و جدی شدن رابطهتان باید در این مورد کاملا شفاف حرف بزنید و به یک نتیجهی قاطع برسید. البته فاکتورهای بیولوژیکی را نباید نادیده بگیرید، مخصوصا اگر میدانید که طرف مقابلتان بچه میخواهد و شما از نظر بیولوژیکی قادر به بچه دار شدن نیستید.
ضمنا این واقعیت را نیز باید بپذیرید که اگر شما زوج جوانتر در این رابطه هستید ممکن است روزی ناچار شوید یک پرستار تمام وقت برای همسرتان باشید. در لحظه زندگی کردن عالیست، اما نباید از واقعیتهای غیرقابل اجتناب آینده چشم بپوشید، مثلا اینکه همسر شما همیشه بسیار سندارتر از شما خواهد بود.
هر چند خیلیها میگویند سن فقط یک عدد است، اما ازدواج کردن با کسی که خیلی از شما جوانتر یا سندارتر است اغلب چالشهای زیادی خواهد داشت که کنارآمدن با آنها نیاز به صبر و تلاش زیادی دارد. کلام اخر اینکه این شما هستید که تصمیم میگیرید چه کسی شریک زندگیتان باشد، پس درمورد انتخابتان اعتماد بنفس داشته باشید و با هم روی مسائلتان کار کنید. تا مادامی که همدیگر را دوست دارید و به هم احترام میگذارید، سن واقعا فقط یک عدد خواهد بود.
مرجع : میگنا